
ترجمه فارسی چند سخنرانی از ژوزف استالین
ترجمه فارسی چند سخنرانی از ژوزف. و. استالین بین روزهای یکم تا نهم آگوست ۱۹۲۷ در پلنوم مشترک کمیته مرکزی و کمیسیون کنترل مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی (بلشویک)
یادداشت مترجم:
چرا پلنوم مشترک کمیته مرکزی و کمیسیون کنترل مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی؟ چرا سخنرانیهای استالین؟ سخنرانیهای کسی که ناماش با القابی چون «دیکتاتور»، «مستبد»، «خودکامه»، «خونخوار»، «اقتدارگرا»، «تمامیتخواه»، «نسلکش» «دیوانه»، «خودشیفته» و… مترادف گردیده است؟ کسی که نه فقط راستها بلکه خیلی از «چپ»ها هم چندان دل خوشی از او ندارند و حتی بسیاری از «چپ»ها او را علتالعلل شکستها و ناکامیهای جنبش کمونیستی جهانی میدانند.
اما آیا براستی القاب و دعاوی فوق، منطبق با واقعیت است؟ آیا براستی شخصیتی که از استالین ساخته شده با چهره واقعی او انطباق دارد؟ چگونه میتوان به درستی یا نادرستی آنچه در مورد استالین گفته شده پی برد؟ با کدام معیارها و با اتکاء به کدام فاکتها میتوان به حقیقت امر دست یافت؟ آیا علل و عوامل شکست سوسیالیسم در اتحاد شوروی و یا ناکامیهای بعدی در جنبش کمونیستی بینالمللی را واقعاً میتوان به استالین نسبت داد؟ اینرا چگونه میتوان اثبات کرد؟
دقیقاً در راستای پاسخگوئی به همین سوالات است که میبایست به اسناد تاریخی و مدارکی که از آن دوران بجا مانده رجوع کرد و از دل آنها در این باره کنکاش نمود و به قضاوت نشست. سند حاضر، یکی از میان صدها و بلکه هزاران سندی است که بواسطه آنها میتوان هم درک دقیقتر و ملموستری از روند مبارزه طبقاتی جامعه شوروی- یعنی از شرایط و موضوعات و مشکلاتی که انقلاب جوان اکتبر با آن روبرو بود- بدست آورد، و هم به کمک این اسناد و بر اساس آنها، به نقش استالین در آن مجموعه شرایط پی بُرد.
اصولا، و بهویژه از منظر مارکسیسم، پدیدههای اجتماعی (فرضاً استالین) را باید در ظرف و مجموعه شرایط اجتماعیتاریخیئی که در آن ظهور پیدا کرده و نقش ایفاء میکنند تعقیب کرد و بازشناخت. در غیر اینصورت، مطالعه و بررسی این پدیدهها، و بطور کلی درک از تاریخ، به نتایجی سطحی، مغرضانه و غیرواقعی تقلیل خواهد یافت.
سند مزبور، علاوه بر نظرات و صحبتهای استالین، نظرات و عملکردهای برخی دیگر از بازیگران در صحنه سیاسیاجتماعی در اتحاد شوروی در آن ایام را نیز نمایان میسازد- شخصیتهایی نظیر تروتسکی، زینویف و کامنف که از چهرههای سرشناس اپوزیسیون، هم در درون حزب کمونیست این کشور و هم در چهارچوب انترناسیونال کمونیستی (کمینترن) بودند و در کارنامه سیاسی خود، طی سه دهه، انبوهی از انحرافات، خطاها، پیمانشکنیها و خیانتها از خود بجا گذاشتند. سند مذکور جلوههای تکاندهندهئی از این نظرات و عملکردهای انحرافی و زیانبار را برملا ساخته و یادآور میشود، و در این رهگذر، این فرصت را فراهم میسازد تا استالین را نه در خلاء بلکه در رویارویی با مخالفاناش و در جریان زندهی مبارزه طبقاتی مشاهده کنیم و محک زنیم. کافیست به بحثها، مستندات و نقطهنظراتی که استالین طی این سخنرانیها در افشاء این گرایشات مطرح میسازد، و نیز به روش و منش او در برخورد به این عناصر اپوزیسیون دقت کنید تا بتوانید هم استالین، و هم مخالفانش را بهتر بشناسید و مورد قیاس قرار دهید.
این سند، مضاف بر اینها، همچنین نشان میدهد که چگونه عناصر و گرایشات انحرافیِ چپ و راست، نه فقط در جریان انقلاب بلکه پس از پیروزی آن نیز، انواع موانع و مشکلات را سر راه طبقه کارگر و مبارزه انقلابی او قرار میدهند و در این راه از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهند ورزید. به نظر من، این نکته را شاید بتوان مهمترین و بزرگترین درسی تلقی کرد که مطالعه این سند به خواننده عرضه میکند: مبارزه طبقاتی در جامعه سوسیالیستی متوقف نمیشود، بلکه برعکس، تنوع مییابد و در اشکال دیگری تشدید میگردد.
بعبارت دیگر، یک انقلاب پیروزمند سوسیالیستی، هرچند بر بورژوازی غلبه کرده و آنرا از قدرت ساقط میسازد، اما پس از آن و در جریان ساختمان جامعه سوسیالیستی، علاوه بر دشمنان بیرونی، در درون جامعه نیز با اقشار مختلف خردهبورژوازی و با گرایشات روشنفکری خرهبورژوائی روبروست. چرا که اساساً این جامعهی نوپا، هنوز و بهطور کل، با انواع بقایا و رسوبات فکری و تمایلات طبقاتیِ بجا مانده از مناسبات طبقاتی پیشین دست به گریبان است. در حقیقت، گویی انقلاب بهطور اجتنابناپذیری همواره رگهها و نطفههای یک ضدانقلاب را در دامان خود به ارث خواهد برد که باید با آن رو در رو شود. روند مبارزه طبقاتی سهمگینی که در دل جامعه سوسیالیستی در اتحاد شوروی در آن ایام و برای سالهای متمادی جریان داشت نیز در عمل نشان داد که این اقشار، منافع و تمایلات طبقاتی خود را بهطور داوطلبانه فدای ساختمان سوسیالیسم نخواهند کرد. بلکه دقیقاً برعکس، بنابر همان غرایز طبقاتی، عملاً تمایلات سودجویانه و خودخواهانه خود را دنبال خواهند کرد و برای تحقق آن به هر اهرم و به هر رذالتی نیز متوسل میشوند. گرهگاهی که در آن، یا انقلاب بر نیروهای ضدانقلاب ظفر مییابد و یا، در غیر اینصورت، از دشمنان خود شکست خواهد خورد و از پای در خواهد آمد. گزینه دیگری وجود ندارد.
سندی که در اینجا ترجمه شده است، متن سخنرانیهای استالین طی روزهای اول، پنجم و نهم آگوست ۱۹۲۷ را شامل میشود. متن خود این سخنرانیها آنچنان گویا و آگاهگرانه است که نیازی به شکافتن موضوعات مورد بحث در آنها نیست. تنها شرط لازم برای درک و فهم آنها، دوری جستن از تعصبات کور و یکجانبه، و برخورداری از وجدان سیاسی کمونیستی است.
الف. بهرنگ
فوریه ۲۰۲۵
